سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
بازهوای حرمت حرمت حرمت ارزوست صفا صفاوکرمت کرمت کرمت ارزوست
سه شنبه 90 آذر 29 :: 11:18 عصر ::  نویسنده : محمدمهدی دهقانی
بیست و سه چهار سالش بود که عاشق شده بود ؛ چراش خیلی پیچیده است چون خود عشق موضوع آسونی نیست...حداقل واسه بعضیها که عشق  چیزی بیشتر از چند نانوگرم تستسترونه

 

خیلی دختر خوش هیکلی نبود که واسش با سوادای شعر بلد غزل بگن یا یه صورت استثنایی نداشت که میخ کنه مردها را...سالها بود که  به این " درد دیده نشدن"  عادت کرده بود تا اینکه تو این هیر وویر یه مرد محترم  بهش احترام گذاشت، نوازشش کرد، در آغوشش گرفت و حتی....

 

. ازخیلی چیزها باهاش صحبت میکرد و به او این احساس را میداد که خیلی خاص است . دو سالی از این ارتباط گذشته بود که یهویی دختره بینوا فهمید که طرف زن داره !!! مثل این می مونه که...ولش کن؛ معلومه که خیلی چیز ضایعی بوده دیگه...مثال زدن نداره

 

بعدش متوجه شد هم عصبانیه از دست طرف ، هم متاسفانه نمیتونه ولش کنه...چندباری تلاشکی کرد..دوسه هفته ای تمس نگرفت ولی دید نمیتونه و برگشت  تو رابطه...به همین سادگی و گندی. خودش را متقاعد میکرد که من  فقط شنونده حرفهای او هستم ،من که نمثیخوام زندگیش را خراب کنم حتی شاید کمکی بشم براش تا رابطه بدش را با زنی که درکش نمیکنه ، بهتر کنم ( توهم مشترک همه کسانی که تو ارتباط با یه آدم متاهل هستن!)

 

***************

 

 یکسال پس از فهمیدن اینکه طرف زن داره ، رفتش دکتر ، بعد از مدتها کلنجار رفتن با وجدان درد نداشته و داشته و خدا و ماه رمضون و... بالاخره حرفهایش را زد و منتظر ماند ببینه دکتره چه عکس العملی نشون میده.طرف مکثی کرد وچندتا سوال  از رابطه او با پدرش، مادرش ، مردان زندگیش ، باورهایش ، کتابها و موسیقی ها و حتی آرزوهای سی سالگیش و...پرسید.دست آخر نگاهی بهش کرد و گفت :

 

  

 

- میدونی میخوای چی کار کنی؟

 

- آره...از این وضعیت خسته شده ام

 

- کافی نیست که خسته شده باشی...خروج از این رابطه و حسهای پشتش و عادتهای همراهش مثل زایمان درد داره...خطرناکه..خیلی ها سر ِ" زا " رفته اند.جوگیر چهارتا دست انداز عاطفی نشده باشی واسه این تصمیم؟

 

-  مهم نیست...دیگه نمیشه این وضع را ادامه داد...حس میکنم سرش جای دیگه هم گرمه و همون داستانها را برای بقیه نیز داره سر هم میکنه...حتی یه زنگ هم بهم نمیزنه ...میگه زنم شک کرده تا من را بپیچونه

 

- پس از هفته بعد تماسهایت را باهاش کم کن تا اینکه به صفر برسه. اون که بهت تماس نمیگیره زیرا براش دیگه دردسر شده ای...با حضور خود عفونت نمیشه جراحی کرد

 

****************

 

نه ماه گذشت...بارها مرد و زنده شد..حتی یکی دوبار زیرآبی رفت و طرف را دید.چند هفته یه بار میرفت پیش دکتره و با او هم کلنجار میرفت...دنبال یه راه حلی بود که هم طرف را داشته باشه هم  از خودش بدش نیاد .

 

 

آقای متاهل هم در جریان همه این کارها بودن!  هر از گاهی بهش یه تماسکی میگرفت...تو مایه های گوشت جلوی هاپو انداختن...خیلی روشنفکرانه در جریان سیر روانکاوی دختره بی نوا بود و از روی تمسخر کلمه ای میگفت و دختره را میفرستاد رو هوا : این کارها همش دکان داری دکترهاست..دکترها وآخوندهای ادیان میخوان با سیاه جلوه دادن ارتباط زن و مرد  ، به عشق خط سیاه بکشند...ادیان دشمن آزادی و عشقند.اینها را ساخته اند که نفسها را حبس کنیم..دهانت راذ میبویند مبادا گفته باشی دوستت دارم

 

واقعا استاد مین گذاری روح دختران بود

 

دختره در برابر همه این درگیری های فلسفی  و اخلاقی و...داغون شده بود. از یک سو وضع تغییر نکرده خودش ، از یک سو خشم بی پایانش...تحلیل رفتار پدرش ، آزارهای جنسی دوران کودکیش...کاشک اصلا نرفته بوددکتر...قبلا حداقل یه آب باریکه ای داشت...هر ازگاهی  آغوشی مخفی و دوباره همان زندگی...حداقل از این وضعی که الان داشت بهتر بود

 

 

****************

 

رفت مکه و از خدا کمک خواست که خودش یه جوری همه چیز را درست کنه تا اگه قسمته ایندو دلداده به هم برسن ولی حواسش نبود که خدا اینقدر کارتونی رفتار نمیکنه . به هرحال تو اونجا یه کم حالش بهتر شد بود و غافل بود از اینکه اینها در بارگاه الهی و روان آدمی ، موقت اند. دوباره به شدت حالش خراب شد...همون نماز را هم گذاشت کنار...رسما به دکترش نیز کنایه های صریحش را آغازید که شماها فقط بلدید ژست  فهمیده بودن بگیرید و من بدبخت تو این وانفسای جنگ درونی تنها مانده ام...این داستان به کجا رسید؟

 

*************

 

چند وقت پیش برای دکترش نامه فرستاد...

 

دکتر یک سال گذشت و من متولد شدم...الان دیگه زنی شده ام  مسوول تر..خدایی دارم واقعی تر....حالا میفهمم وجدان درد نداشته ام به خاطر بریدن سرشاخه های حساس روحم بوده است.. از آن رابطه کاملا فاصله گرفته ام حتی درسهای عقب افتاده ام را  جبران کرده ام  ...با عشق ورزش میکنم تا از این بدهیکلی خلاص شوم .. خودم را بیشتر دوست دارم بدون اینکه نیاز داشته باشم در ارتباط با مردی شکارچی، " توهمی از خوب دیده شدن"  را تحمل کنم  حتی باید اعتراف کنم که .منی که فکر میکردم هرگز از هیچ مردی جز " او  " خوشم نخواهد آمد ، الان بلدم قلبم بلرزد...یعنی تازگیها بلدم بقیه را هم ببینم و فکر میکنم اینها یعنی تولدی دوباره

 

 در جوابش یک سطر نوشت : خیلی زحمت کشیدی...خیلی درد کشیدی و تا جاییکه من میدانم ، این عالم صاحبی دارد که به دردکشیدگان  ، پاداشی عجیب میدهد : قلب دوباره

 

  

 

الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الی النور

 

 خدا آشنای باورمندان است، ایشان را از تاریکی در میاورد به سمت به نور سوق میدهد



موضوع مطلب :


دوشنبه 90 آذر 28 :: 8:13 عصر ::  نویسنده : محمدمهدی دهقانی

شمشیر حضرت مهدی ع

شمشیر مهدی ، سیف الله و سیف الله المنتقم است . شمشیری است خدائی   ،شمشیری است انتقام گیرنده از ستمگران و مستکبران . شمشیر مهدی شمشیر انتقام از همه جانیان در طول تاریخ است . درندگان متمدن آدمکش را می کشد ، اما بر سر ضعیفان و مستضعفان رحمت می بارد و آنها را می نوازد .
روزگار موعظه و نصیحت در زمان او دیگر نیست . پیامبران و امامان و اولیاء حق آمدند و آنچه لازمه پند دادن بود بجای آوردند . بسیاری  از مردم نشنیدند و راه باطل خود را رفتند و حتی اولیاء حق را زهر خوراندند و کشتند . اما در زمان حضرت مهدی   باید از آنها انتقام گرفته شود . مهدی ع   آن قدر از ستمگران را بکشد که بعضی گویند : این مرد از آل محمد ص نیست . اما او از آل محمد ( ص ) است یعنی از آل حق ، آل عدالت ، آل عصمت و آل انسانیت است . از روایات شگفت انگیزی که در مورد حضرت مهدی ع   آمده است ، خبری است که از حضرت امام محمد باقر ع نقل شده و مربوط است به 1290 سال قبل . در این روایت
حضرت باقر   ع   می گویند : " مهدی ، بر مرکبهای پر صدایی ، که آتش و نور در آنها تعبیه شده است ، سوار می شود و به آسمانها ، همه آسمانها سفر می کند " . و نیز در روایت امام محمد باقر   ع   گفته شده است که بیشتر آسمانها ، آباد و محل سکونت است . البته این آسمان شناسی اسلامی ، که از مکتب ائمه طاهرین   ع استفاده می شود ، ربطی به آسمان شناسی یونانی و هیئت بطلمیوسی ندارد ... و هر چه در آسمان شناسی یونانی ، محدود بودن فلک ها و آسمانها و ستارگان مطرح است ، در آسمان شناسی اسلامی ، سخن از وسعت و ابعاد بزرگ است و ستارگان بیشمار و قمرها و منظومه های فراوان . و گفتن چنین مطالبی از طرف پیامبر اکرم   ص و امام باقر ع جز از راه ارتباط با عالم غیب و علم خدائی امکان نداشته است


غیبت کوتاه مدت یا غیبت صغری
مدت غیبت صغری بیش از هفتاد سال بطول نینجامید   از سال 260ه. تا سال 329ه که در این مدت نایبان خاص ، به محضر حضرت مهدی ( ع ) می رسیدند ، و پاسخ نامه ها سؤالات را به مردم می رساندند . نایبان خاص که افتخار رسیدن به محضر امام ع را داشته اند ، چهار تن می باشند که به " نواب خاص " یا " نایبان ویژه " معروفند . نخستین نایب خاص مهدی ( ع ) عثمان بن سعید اسدی است . که ظاهرا بعد از سال 260 هجری وفات کرد ، و در بغداد به خاک سپرده شد . عثمان بن سعید از یاران و شاگردان مورد اعتماد امام دهم و امام یازدهم بود و خود در زیر سایه امامت پرورش یافته بود . محمد بن عثمان : دومین سفیر و نایب امام ع   محمد بن عثمان بن سعید فرزند عثمان بن سعید است که در سال 305هجری وفات کرد و در بغداد بخاک سپرده شد .نیابت و سفارت محمد بن سعید نزدیک چهل سال بطول انجامید . حسین بن روح نوبختی : سومین سفیر ، حسین بن روح نوبختی بود که در سال 326هجری فوت کرد . علی بن محمد سمری : چهارمین سفیر و نایب امام حجه بن الحسن ( ع ) است که در سال 329هجری قمری در گذشت و در بغداد دفن شد . مدفن وی نزدیک آرامگاه عالم و محدثبزرگ ثقه الاسلام محمد بن یعقوب کلینی است .همین بزرگان و عالمان و روحانیون برجسته و پرهیزگار و زاهد و آگاه در دوره غیبت صغری واسطه ارتباط مردم با امام غایب و حل مشکلات آنها بوسیله حضرت مهدی  ع بودند .


غیبت دراز مدت یا غیبت کبری و نیابت عامه
این دوره بعد از زمان غیبت صغری آغاز شد ، و تاکنون ادامه دارد .این مدت دوران امتحان و سنجش ایمان و عمل مردم است . در زمان نیابت عامه ، امام ( ع ) ضابطه و قاعده ای  به دست داده است تا در هر عصر ، فرد شاخصی که آن ضابطه و قاعده ، در همه ابعاد بر او صدق کند ، نایب عام امام ع باشد و به نیابت از سوی امام ، ولی  جامعه باشد در امر دین و دنیا . بنابراین ، در هیچ دوره ای پیوند امام ( ع ) با مردم گسیخته نشده و نبوده است . اکنون نیز ، که دوران نیابت عامه است ، عالم بزرگی  که دارای همه شرایط فقیه و دانای دین بوده است و نیز شرایط رهبری را دارد ، در راس جامعه قرار می گیرد و مردم به او مراجعه می کنند و او صاحب " ولایت شرعیه " است به نیابت از حضرت مهدی ( ع ) . بنابراین ، اگر نایب امام ( ع ) در این دوره ، حکومتی را درست و صالح نداند آن حکومت طاغوتی است ، زیرا رابطه ای با خدا و دین خدا و امامت و نظارت شرعی اسلامی ندارد . بنابر راهنمایی امام زمان   عجل الله فرجه   برای حفظ انتقال موجودیت تشیع و دین خدا ، باید همیشه عالم و فقیهی در راس جامعه شیعه قرار گیرد که شایسته و اهل باشد ، و چون کسی  - با اعلمیت و اولویت - در راس جامعه دینی و اسلامی قرار گرفت باید مجتهدان و علمای  دیگر مقام او را پاس دارند ، و برای نگهداری وحدت اسلامی و تمرکز قدرت دینی  او را کمک رسانند ، تا قدرتهای   فاسد نتوانند آن را متلاشی و متزلزل کنند . گر چه دوری ما از پناهگاه مظلومان و محرومان و مشتاقان - حضرت مهدی ( ع ) - بسیار درد آور است ، ولی بهر حال - در این دوره آزمایش - اعتقاد ما اینست که حضرت مهدی ( ع ) به قدرت خدا و حفظ او ، زنده است و نهان از مردم جهان زندگی می کند ، روزی  که " اقتضای تام " حاصل شود ، ظاهر خواهد شد ، و ضمن انقلابی پر شور و حرکتی   خونین و پردامنه ، بشریت مظلوم را از چنگ ظالمان نجات خواهد داد ، و رسم توحید و آیین اسلامی  را عزت دوباره خواهد بخشید .


اعتقاد به مهدویت در دوره های گذشته
اعتقاد به دوره آخرالزمان و انتظار ظهور منجی در دینهای دیگر مانند : یهودی ، زردشتی ، مسیحی و مدعیان نبوت عموما ، و دین مقدس اسلام ، خصوصا ، به عنوان یک اصل مسلم مورد قبول همه بوده است .


اعتقاد به حضرت مهدی  ( ع ) منحصر به شیعه نیست
عقیده به ظهور حضرت مهدی ( ع ) فقط مربوط به شیعیان و عالم تشیع نیست ،بلکه بسیاری از مذاهب اهل سنت( مالکی ، حنفی  ، شافعی و حنبلی و ... ) به این اصل اعتقاد دارند و دانشمندان آنها ، این موضوع را در کتابهای فراوان خود آورده اند و احادیث پیغمبر ( ص ) را درباره مهدی ( ع ) از حدیثهای متواتر و صحیح می دانند.

 

دعاى عَظُمَ الْبَلاَءُ
این دعاء حضرت صاحب الا مرعلیه السلام است که تعلیم فرمود آنرا به شخصى که محبوس بود پس خلاص شد

اِلهى عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَف اَّءُ وَانْکَشَفَ الْغِط اَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّج اَّءُ

خدایا بلاء عظیم گشته و درون آشکار شد و پرده از کارها برداشته شد و امید قطع شد

وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ

و زمین تنگ شد و از ریزش رحمت آسمان جلوگیرى شد و تویى یاور و شکوه بسوى تو است

الْمُشْتَکى وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِى الشِّدَّةِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى

و اعتماد و تکیه ما چه در سختى و چه در آسانى بر تو است خدایا درود فرست بر

مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِى الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ

محمد و آل محمد آن زمامدارانى که پیرویشان را بر ما واجب کردى و بدین سبب مقام

وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کَلَمْحِ

و منزلتشان را به ما شناساندى به حق ایشان به ما گشایشى ده فورى و نزدیک مانند

الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِىُّ یا عَلِىُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانى

چشم بر هم زدن یا نزدیکتر اى محمد اى على اى على اى محمد مرا کفایت کنید

فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانى فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ

که شمایید کفایت کننده ام و مرا یارى کنید که شمایید یاور من اى سرور ما اى صاحب

الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنى اَدْرِکْنى اَدْرِکْنى السّاعَةَ

الزمان فریاد، فریاد، فریاد، دریاب مرا دریاب مرا دریاب مرا همین ساعت

السّاعَةَ السّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ بِحَقِّ

همین ساعت هم اکنون زود زود زود اى خدا اى مهربانترین مهربانان به حق

مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ

محمد و آل پاکیزه اش

 

دعاى امام زمان عجَّ اللّه تعالى فرجه
کفعمى در مصباح فرموده این دعاء حضرت مهدى صَلَواتُ اللّهِ عَلَیْهِ است

  اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفیقَ الطّاعَةِ وَبُعْدَ الْمَعْصِیَةِ

خدایا روزى ما کن توفیق اطاعت و دورى از گناه

وَصِدْقَ النِّیَّةِ وَعِرْفانَ الْحُرْمَةِ وَاَکْرِمْنا بِالْهُدى وَالاِْسْتِقامَةِ وَسَدِّدْ

و صدق و صفاى در نیت و شناختن آنچه حرمتش لازم است و گرامى دار ما را بوسیله هدایت شدن و استقامت و استوار کن

اَلْسِنَتَنا بِالصَّوابِ وَالْحِکْمَةِ وَامْلاَْ قُلُوبَنا بِالْعِلْمِ وَالْمَعْرِفَةِ وَطَهِّرْ

زبانهاى ما را به درستگویى و حکمت و لبریز کن دلهاى ما را از دانش و معرفت و پاک کن

بُطُونَنا مِنَ الْحَرامِ وَالشُّبْهَةِ وَاکْفُفْ اَیْدِیَنا عَنِ الظُّلْمِ وَالسَّرِقَةِ

اندرون ما را از غذاهاى حرام و شبهه ناک و بازدار دستهاى ما را از ستم و دزدى

وَاغْضُضْ اَبْصارَنا عَنِ الْفُجُورِ وَالْخِیانَةِ وَاسْدُدْ اَسْماعَنا عَنِ اللَّغْوِ

و بپوشان چشمان ما را از هرزگى و خیانت و ببند گوشهاى ما را از شنیدن سخنان بیهوده

وَالْغیبَةِ وَتَفَضَّلْ عَلى عُلَماَّئِنا بِالزُّهْدِ وَالنَّصیحَةِ وَعَلَى الْمُتَعَلِّمینَ

و غیبت و تفضل فرما بر علماى ما به پارسایى و خیرخواهى کردن و بر دانش آموزان

بِالْجُهْدِ وَالرَّغْبَةِ وَعَلَى الْمُسْتَمِعینَ بِالاِْتِّباعِ وَالْمَوْعِظَةِ وَعَلى

به کوشش داشتن و شوق و بر شنوندگان به پیروى کردن و پند گرفتن و بر

مَرْضَى الْمُسْلِمینَ بِالشِّفاَّءِ وَالرّاحَةِ وَعَلى مَوْتاهُمْ بِالرَّاْفَةِ

بیماران مسلمان به بهبودى یافتن و آسودگى و بر مردگان آنها به عطوفت

وَالرَّحْمَةِ وَعَلى مَشایِخِنا بِالْوَقارِ وَالسَّکینَةِ وَعَلَى الشَّبابِ

و مهربانى کردن و بر پیرانمان به وقار و سنگینى و بر جوانان

بِالاِْنابَةِ وَالتَّوْبَةِ وَعَلَى النِّساَّءِ بِالْحَیاَّءِ وَالْعِفَّةِ وَعَلَى الاْغْنِیاَّءِ

به بازگشت و توبه و بر زنان به شرم و عفت و بر توانگران

بِالتَّواضُعِ وَالسَّعَةِ وَعَلَى الْفُقَراَّءِ بِالصَّبْرِ وَالْقَناعَةِ وَعَلَى الْغُزاةِ

به فروتنى و بخشش کردن و بر مستمندان به شکیبائى و قناعت و بر پیکار کنندگان

بِالنَّصْرِ وَالْغَلَبَةِ وَعَلَى الاُْسَراَّءِ بِالْخَلاصِ وَالرّاحَةِ وَعَلَى الاُْمَراَّءِ

به یارى و پیروزى و بر اسیران به رهایى یافتن و آسودگى و بر زمامداران

بِالْعَدْلِ وَالشَّفَقَةِ وَعَلَى الرَّعِیَّةِ بِالاِْنْصافِ وَحُسْنِ السّیرَةِ وَبارِکْ

به عدالت داشتن و دلسوزى و بر ملت به انصاف و خوش رفتارى و برکت ده

لِلْحُجّاجِ وَالزُّوّارِ فِى الزّادِ وَالنَّفَقَةِ وَاقْضِ ما اَوْجَبْتَ عَلَیْهِمْ مِنَ

براى حاجیان و زائران در توشه و خرجى و به انجام رسان آنچه را بر ایشان واجب کردى از

الْحَجِّ وَالْعُمْرَةِ بِفَضْلِکَ وَرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَالرّاحِمینَ  

اعمال حج و عمرة بوسیله فضل و رحمت خودت اى مهربانترین مهربانان

 

دعاى الهِى بِحَقِّ مَنْ نَاجَاکَ

درمهج ذکر شده که این دعاء حضرت حجّة علیه السلام است

اِلهى بِحَقِّ مَنْ ناجاکَ وَبِحَقِّ مَنْ

خدایا به حق هرکه با تو راز گوید و به حق هر که

دَعاکَ فِى الْبَرِّ وَالْبَحْرِ تَفَضَّلْ عَلى فُقَراَّءِ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ

تو را در صحرا و دریا بخواند تفضل فرما بر فقیران مؤ منین و مؤ منات

باِلْغَناَّءِ وَالثَّرْوَةِ وَعَلى مَرْضَى الْمُؤْمِنینَ والْمُؤْمِناتِ بِالشِّفاَّءِ

به توانگرى و ثروت و بر بیماران مؤ منین و مؤ منات به بهبودى یافتن

وَالصِّحَةِ وَعَلى اَحْیاَّءِ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ بِاللُّطْفِ وَالْکَرامَةِ

و تندرستى و بر زندگان مؤ منین و مؤ منات به لطف و بزرگوارى

وَعَلى اَمْواتُ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ بِالْمَغْفِرَةِ وَالرَّحْمَةِ وَعَلى

و بر مردگان مؤ منین و مؤ منات به آمرزش و مهربانى و بر

غُرَباَّءِ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ بِالرَّدِّ اِلى اَوْطانِهِمْ سالِمینَ غانِمینَ

غریبان مؤ منین و مؤ منات به بازگرداندن آنها به وطنشان بسلامتى و بهره مندى به حق

بِمُحَمَّدٍ وَآلِهِ اَجْمَعینَ

محمد و آل او همگى




موضوع مطلب :


دوشنبه 90 آذر 28 :: 8:13 عصر ::  نویسنده : محمدمهدی دهقانی

زندگینامه حضرت مهدی(ع)


ولادت
ولادت حضرت مهدی صاحب الزمان ( ع ) در شب جمعه ، نیمه شعبان سال 255یا 256هجری بود پس از اینکه دو قرن و اندی از هجرت پیامبر ( ص ) گذشت ، و امامت به امام دهم حضرت هادی ( ع ) و امام یازدهم حضرت عسکری ( ع ) رسید ، کم کم در بین فرمانروایان و دستگاه حکومت جبار ، نگرانی هایی پدید آمد . علت آن اخبار و احادیثی بود که در آنها نقل شده بود : از امام حسن عسکری ( ع ) فرزندی  تولد خواهد یافت که تخت و کاخ جباران و ستمگران را واژگون خواهد کرد و عدل و داد را جانشین ظلم و ستم ستمگران خواهد نمود . در احادیثی که بخصوص از پیغمبر ( ص ) رسیده بود ، این مطلب زیاد گفته شده و به گوش زمامداران رسیده بود   در این زمان یعنی هنگام تولد حضرت مهدی ( ع ) ، معتصم عباسی  ، هشتمین خلیفه عباسی   ، که حکومتش از سال 218هجری آغاز شد ، سامرا ، شهر نوساخته را مرکز حکومت عباسی   قرار داد این اندیشه - که ظهور مصلحی پایه های حکومت ستمکاران را متزلزل می نماید و باید از تولد نوزادان جلوگیری کرد ، و حتی مادران بیگناه را کشت ، و یا قابله هایی را پنهانی به خانه ها فرستاد تا از زنان باردار خبر دهند - در تاریخ نظایری دارد . در زمان حضرت ابراهیم ( ع ) نمرود چنین کرد . در زمان حضرت موسی ( ع ) فرعون نیز به همین روش عمل نمود . ولی خدا نخواست . همواره ستمگران می خواهند مشعل حق را خاموش کنند ، غافل از آنکه ، خداوند نور خود را تمام و کامل می کند ، اگر چه کافران و ستمگران نخواهند در مورد نوزاد مبارک قدم حضرت امام حسن عسکری ( ع ) نیز داستان تاریخ به گونه ای   شگفت انگیز و معجزه آسا تکرار شد   امام دهم بیست سال - در شهر سامرا - تحت نظر و مراقبت بود ، و سپس امام یازدهم ( ع ) نیز در آنجا زیر نظر و نگهبانی حکومت به سر می برد به هنگامی که ولادت ، این اختر تابناک ، حضرت مهدی ( ع ) ، نزدیک گشت ، و خطر او در نظر جباران قوت گرفت ، در صدد بر آمدند تا از پدید آمدن این نوزاد جلوگیری کنند ، و اگر پدید آمد و بدین جهان پای  نهاد ، او را از میان بردارند   بدین علت بود که چگونگی احوال مهدی   ، دوران حمل و سپس تولد او ، همه و همه ، از مردم نهان داشته می شد ، جز چند تن معدود از نزدیکان ، یا شاگردان و اصحاب خاص امام حسن عسکری ( ع ) کسی او را نمی دید . آنان نیز مهدی  را گاه بگاه می دیدند ، نه همیشه و به صورت عادی.

شیعیان خاص ، مهدی ( ع ) را مشاهده کردند
در مدت 5 یا 4 سال آغاز عمر حضرت مهدی  که پدر بزرگوارش حیات داشت ، شیعیان خاص به حضور حضرت مهدی ( ع) می رسیدند   از جمله چهل تن به محضر امام یازدهم رسیدند و از امام خواستند تا حجت و امام بعد از خود را به آنها بنمایاند تا او را بشناسند ، و امام چنان کرد   آنان پسری را دیدند که بیرون آمد ، همچون پاره ماه ، شبیه به پدر خویش . امام عسکری فرمود : " پس از من ، این پسر امام شماست ، و خلیفه من است در میان شما ، امراو را اطاعت کنید ، از گرد رهبری او پراکنده نگردید ، که هلاک می شوید و دینتان تباه می گردد . این را هم بدانید که شما او را پس از امروز نخواهید دید ، تا اینکه زمانی دراز بگذرد . بنابراین از نایب او ، عثمان بن سعید ، اطاعت کنید " . و بدین گونه ، امام یازدهم ، ضمن تصریح به واقع شدن غیبت کبری ، امام مهدی را به جماعت شیعیان معرفی فرمود ، و استمرار سلسله ولایت را اعلام داشت .یکی  از متفکران و فیلسوفان قرن سوم هجری که به حضور امام رسیده است ، ابو سهل نوبختی می باشد باری ، حضرت مهدی ( ع ) پنهان می زیست تا پدر بزرگوارش حضرت امام حسن عسکری   در روز هشتم ماه ربیع الاول سال 260هجری دیده از جهان فرو بست . در این روز بنا به سنت اسلامی ، می بایست حضرت مهدی بر پیکر مقدس پدر بزرگوار خود نماز گزارد ، تا خلفای ستمگر عباسی جریان امامت را نتوانند تمام شده اعلام کنند ، و یا بد خواهان آن را از مسیر اصلی منحرف کنند ، و وراثت معنوی  و رسالت اسلامی و ولایت دینی را به دست دیگران سپارند . بدین سان ، مردم دیدند کودکی همچون خورشید تابان با شکوه هر چه تمامتر از سرای امام بیرون آمد ، و جعفر کذاب عموی خود را که آماده نماز گزاردن بر پیکر امام بود به کناری زد ، و بر بدن مطهر پدر نماز گزارد


ضرورت غیبت آخرین امام
 بیرون آمدن حضرت مهدی ( ع ) و نماز گزاران آن حضرت همه جا منتشر شد کارگزاران و ماموران معتمد عباسی به خانه امام حسن عسکری (ع ) هجوم بردند، اما هر چه بیشتر جستند کمتر یافتند ، و در چنین شرایطی بود که برای بقای   حجت حق تعالی ، امر غیبت امام دوازدهم پیش آمد و جز این راهی برای حفظ جان آن " خلیفه خدا درزمین " نبود ، زیرا ظاهر بودن حجت حق و حضورش در بین مردم همان بود و قتلش همان . پس مشیت و حکمت الهی  بر این تعلق گرفت که حضرتش را از نظرها پنهان نگهدارد ، تا دست دشمنان از وی  کوتاه گردد ، و واسطه فیوضات ربانی ، بر اهل زمین سالم ماند . بدین صورت حجت خدا ، هر چند آشکار نیست ، اما انوار هدایتش از پس پرده غیبت راهنمای موالیان و دوستانش می باشد . ضمنا این کیفر کردار امت اسلامی است که نه تنها از مسیر ولایت و اطاعت امیر المؤمنین علی   ( ع ) و فرزندان معصومش روی بر تافت ، بلکه به آزار و قتل آنان نیز اقدام کرد ، و لزوم نهان زیستی آخرین امام را برای حفظ جانش سبب شد در این باب سخن بسیار است و مجال تنگ ، اما برای   اینکه خوانندگان به اهمیت وجود امام غایب در جهان بینی تشیع پی برند ، به نقل قول پروفسور هانری کربن - مستشرق فرانسوی - در ملاقاتی که با علامه طباطبائی داشته ، می پردازیم :" به عقیده من مذهب تشیع تنها مذهبی است که رابطه هدایت الهیه را میان خدا و خلق ، برای همیشه ، نگهداشته و بطور استمرار و پیوستگی  ولایت را زنده و پابر جا می دارد ... تنها مذهب تشیع است که نبوت را با حضرت محمد - صلی الله علیه و آله و سلم - ختم شده می داند ، ولی ولایت راکه همان رابطه هدایت و تکمیل می باشد ، بعد از آن حضرت و برای همیشه زنده می داند . رابطه ای  که از اتصال عالم انسانی به عالم الوهی کشف نماید ، بواسطه دعوتهای دینی قبل از موسی و دعوت دینی موسی و عیسی و محمد - صلوات الله علیهم - و بعد از حضرت محمد ، بواسطه ولایت جانشینان وی ( به عقیده شیعه )زندهبوده وهست وخواهدبود،اوحقیقتی است زنده که هرگز نظ ر علمی نمی تواند او ر ا از خرافات شمرده از لیست حقایق حذف نماید آری تنها مذهب تشیع است که به زندگی این حقیقت ، لباس دوام و استمرار پوشانیده و معتقد است که این حقیقت میان عالم انسانی و الوهی  ، برای همیشه ، باقی و پا برجاست " یعنی  با اعتقاد به امام حی غایب


صورت و سیرت مهدی ع
چهره و شمایل حضرت مهدی ( ع ) را راویان حدیث شیعی و سنی چنین نوشته اند چهره اش گندمگون ، ابروانی هلالی و کشیده ، چشمانش سیاه و درشت و جذاب ، شانه اش پهن ، دندانهایش براق و گشاد ، بینی اش کشیده و زیبا، پیشانی اش بلند و تابنده . استخوان بندی اش استوار و صخره سان ، دستان و انگشتهایش درشت .گونه هایش کم گوشت و اندکی متمایل به زردی  - که از بیداری شب عارض شده -بر گونه راستش خالی مشکین . عضلاتش پیچیده و محکم ، موی سرش بر لاله گوش ریخته ، اندامش متناسب و زیبا ، هیاتش خوش منظر و رباینده ، رخساره اش در هاله ای از شرم بزرگوارانه و شکوهمند غرق . قیافه اش از حشمت و شکوه رهبری سرشار .نگاهش دگرگون کننده ، خروشش دریاسان ، و فریادش همه گیر " .حضرت مهدی صاحب علم و حکمت بسیار است و دارنده ذخایر پیامبران است . وی   نهمین امام است از نسل امام حسین ( ع ) اکنون از نظرها غایب است . ولی مطلق و خاتم اولیاء و وصی اوصیاء و قائد جهانی و انقلابی  اکبر است . چون ظاهر شود ، به کعبه تکیه کند ، و پرچم پیامبر ( ص ) را در دست گیرد و دین خدا را زنده و احکام خدا را در سراسر گیتی جاری کند . و جهان را پر از عدل و داد و مهربانی کند .حضرت مهدی ( ع ) در برابر خداوند و جلال خداوند فروتن است . خدا و عظمت خدا در وجود او متجلی است و همه هستی او را فراگرفته است . مهدی ( ع ) عادل است و خجسته و پاکیزه . ذره ای از حق را فرو نگذارد . خداوند دین اسلام را به دست او عزیز گرداند . در حکومت او ، به احدی ناراحتی نرسد مگر آنجا که حد خدایی جاری گردد .مهدی ( ع ) حق هر حقداری را بگیرد و به او بدهد . حتی  اگر حق کسی زیر دندان دیگری   باشد ، از زیر دندان انسان بسیار متجاوز و غاصب بیرون کشد و به صاحب حق باز گرداند . به هنگام حکومت مهدی ( ع ) حکومت جباران و مستکبران ، و نفوذ سیاسی   منافقان و خائنان ، نابود گردد . شهر مکه - قبله مسلمین - مرکز حکومت انقلابی مهدی   شود . نخستین افراد قیام او ، در آن شهر گرد آیند و در آنجا به او بپیوندند ...برخی به او بگروند ، با دیگران جنگ کند ، و هیچ صاحب قدرتی و صاحب مرامی   ، باقی   نماند و دیگر هیچ سیاستی و حکومتی ، جز حکومت حقه و سیاست عادله قرآنی   ، در جهان جریان نیابد . آری ، چون مهدی ( ع ) قیام کند زمینی  نماند ، مگر آنکه در آنجا گلبانگ محمدی : اشهد ان لا اله الا الله ، و اشهد ان محمدا رسول الله ، بلند گردد .در زمان حکومت مهدی ( ع ) به همه مردم ، حکمت و علم بیاموزند ، تا آنجا که زنان در خانه ها با کتاب خدا و سنت پیامبر ( ص ) قضاوت کنند . در آن روزگار ، قدرت عقلی توده ها تمرکز یابد . مهدی ( ع ) با تایید الهی   ، خردهای مردمان را به کمال رساند و فرزانگی  در همگان پدید آورد ... .مهدی ( ع ) فریاد رسی است که خداوند او را بفرستد تا به فریاد مردم عالم برسد .در روزگار او همگان به رفاه و آسایش و وفور نعمتی  بیمانند دست یابند . حتی   چهارپایان فراوان گردند و با دیگر جانوران ، خوش و آسوده باشند . زمین گیاهان بسیار رویاند آب نهرها فراوان شود ، گنجها و دفینه های  زمین و دیگر معادن استخراج گردد . در زمان مهدی ( ع ) آتش فتنه ها و آشوبها بیفسرد ، رسم ستم و شبیخون و غارتگری برافتد و جنگها از میان برود .در جهان جای ویرانی نماند ، مگر آنکه مهدی ( ع ) آنجا را آباد سازد .در قضاوتها و احکام مهدی ( ع ) و در حکومت وی ، سر سوزنی  ظلم و بیداد بر کسی نرود و رنجی بر دلی ننشیند .مهدی ، عدالت را ، همچنان که سرما و گرما وارد خانه ها شود ، وارد خانه های مردمان کند و دادگری او همه جا را بگیرد .




موضوع مطلب :


دوشنبه 90 آذر 28 :: 8:12 عصر ::  نویسنده : محمدمهدی دهقانی

استغاثه به امام زمان عجَّ اللّه تعالى فرجه
سیّد علیخان در کلم طیّب فرموده این استغاثه ایست بحضرت صاحب الزّمان صلوات الله علیه هر جا که باشى دو رکعت نماز بحمد و هر سوره که خواهى بگذار پس رو بقبله زیر آسمان بایست و بگو:

سَلامُ اللّهِ الْکامِلُ التّاَّمُّ

سلام خدا بطور کامل

الشّامِلُ الْعاَّمُّ وَصَلَواتُهُ الدّاَّئِمَةُ وَبَرَکاتُهُ الْقاَّئِمَةُ التّاَّمَّةُ عَلى حُجَّةِ

و تمام و همه جانبه و عمومى و درودهاى ممتد و پیوسته و برکتهاى پابرجا و تام و تمامش بر حجت

اللّهِ وَوَلِیِّهِ فى اَرْضِهِ وَبِلادِهِ وَخَلیفَتِهِ عَلى خَلْقِهِ وَعِبادِهِ وَسُلالَةِ

خدا و ولى او در زمین و سایر کشورهایش و جانشین او بر خلق و بندگانش و نژاد پاک

النُّبُوَّةِ وَبَقِیَّةِ الْعِتْرَةِ وَالصَّفْوَةِ صاحِبِ الزَّمانِ وَمُظْهِرِ الاْ یمانِ

نبوت و باقیمانده عترت و (آن سرور) برگزیده یعنى حضرت صاحب الزمان و آشکارکننده ایمان

وَمُلَقِّنِ اَحْکامِ الْقُرْآنِ وَمُطَهِّرِ الاْرْضِ وَناشِرِ الْعَدْلِ فِى الطُّولِ

و یاددهنده احکام قرآن و پاک کننده زمین و گسترنده عدالت در درازا و پهناى

وَالْعَرْضِ وَالْحُجِّةِ الْقاَّئِمِ الْمَهْدِىِّ الاِْمامِ الْمُنْتَظَرِ الْمَرْضِىِّ وَابْنِ

زمین و حجت قائم مهدى آن امام منتظر پسندیده و فرزند

الاْئِمَّةِ الطّاهِرینَ الْوَصِىِّ بْنِ الاْوْصِیاَّءِ الْمَرْضِیّینَ الْهادِى

امامان پاکیزه و وصى فرزند اوصیاء پسندیده آن راهنماى

الْمَعْصُومِ ابْنِ الاْئِمَّةِ الْهُداةِ الْمَعْصُومینَ السَّلامُ عَلَیْکَ یا مُعِزَّ

معصوم فرزند امامان راهنماى معصوم سلام بر تو اى عزت بخش مردم

الْمُؤْمِنینَ الْمُسْتَضْعَفینَ السَّلامُ عَلَیْکَ یا مُذِلَّ الْکافِرینَ

مؤ منى که ناتوان و خوارشان شمرند سلام بر تو اى خوارکننده کافران

الْمُتَکَبِّرینَ الظّالِمینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَوْلاىَ یا صاحِبَ الزَّمانِ

سرکش و ستمکار سلام بر تو اى مولاى من اى صاحب الزمان

السَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ

سلام بر تو اى فرزند رسول خدا سلام بر تو اى فرزند امیرمؤ منان

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ فاطِمَةَ الزَّهْراَّءِ سَیِّدَةِ نِساَّءِ الْعالَمینَ اَلسَّلامُ

سلام بر تو اى فرزند فاطمه زهرا بانوى زنان جهانیان سلام

عَلَیْکَ یَا بْنَ الاْئِمَّةِ الْحُجَجِ الْمَعْصُومینَ وَالاِْمامِ عَلَى الْخَلْقِ

بر تو اى فرزند پیشوایان و حجتهاى معصوم و پیشواى بر خلق

اَجْمَعینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَوْلاىَ سَلامَ مُخْلِصٍ لَکَ فِى الْوَِلایَةِ

همگى سلام بر تو اى سرور من سلام مخلصانه من به تو در ولایت و پیرویت

اَشْهَدُ اَنَّکَ الاِْمامُ الْمَهْدِىُّ قَوْلاً وَفِعْلاً وَاَنْتَ الَّذى تَمْلاَُ الاْرْضَ

گواهى دهم که تویى آن پیشواى راه یافته چه در گفتار و چه در کردار و تویى آن بزرگوارى که زمین را پر از

قِسْطاً وَعَدْلاً بَعْدَ ما مُلِئَتْ ظُلْماً وَجَوْراً فَعَجَّلَ اللّهُ فَرَجَکَ وَسَهَّلَ

عدل و داد کنى پس آنکه پر از ستم و بیدادگرى شده باشد پس از خدا خواهم که شتاب کند در فرج تو و راه آمدنت را هموار

مَخْرَجَکَ وَقَرَّبَ زَمانَکَ وَکَثَّرَ اَنْصارَکَ وَاَعْوانَکَ وَاَنْجَزَ لَکَ ما

و زمان ظهورت را نزدیک و یار و یاورت را بسیار گرداند و آنچه

وَعَدَکَ فَهُوَ اَصْدَقُ الْقاَّئِلینَ وَنُریدُ اَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا

به تو وعده فرموده درباره ات وفا کند زیرا که او راستگوترین گویندگان است که فرموده ((و ما خواستیم بر کسانى که

فِى الاْرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ اَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوارِثینَ یا مَوْلاىَ یا صاحِبَ

در زمین زبون شمرده مى شدند منت نهیم و ایشان را پیشوایانى کنیم و وارثانشان گردانیم )) اى سرور من اى صاحب

الزَّمانِ یَابْنَ رَسُولِاللّهِ حاجَتى کَذاوَکَذا (وبجاى کَذاوَکَذاحاجات خودراذکرکند (

الزمان اى فرزند رسول خدا حاجتم این و این است

فَاشْفَعْ لى فى نَجاحِها فَقَدْ تَوَجَّهْتُ اِلَیْکَ بِحاجَتى لِعِلْمى اَنَّ لَکَ

پس شفاعت کن برایم در برآمدنش زیرا که من با حاجت خویش به تو متوجه شده ام زیرا مى دانم که

عِنْدَ اللّهِ شَفاعَةً مَقْبُولَةً وَمَقاماً مَحْمُوداً فَبِحَقِّ مَنِ اخْتَصَّکُمْ بِاَمْرِهِ

شفاعت تو به درگاه خدا پذیرفته و مقامت پسندیده است پس به حق همان خدایى که شما را در کار خود مخصوص کرده

وَارْتَضاکُمْ لِسِرِّهِ وَبِالشَّاْنِ الَّذى لَکُمْ عِنْدَ اللّهِ بَیْنَکُمْ وَبَیْنَهُ سَلِ اللّهَ

و براى راز و سِرّش پسندیده و بدان مقامى که شما در نزد خدا میان خود و او دارید که از خداى

تَعالى فى نُجْحِ طَلِبَتى وَاِجابَةِ دَعْوَتى وَکَشْفِ کُرْبَتى

تعالى بخواهى من به خواسته ام برسم و دعایم اجابت شود و اندوهم برطرف گردد

و بخواه هر چه خواهى که برآورده مى شود انشاء الله تعالى مؤ لف گوید: که بهتر آنست که در رکعت اوّل نماز این استغاثه بعد از حمد سوره اِنّا فَتَحْنا بخواند و در رکعت دویّم اذا جآءَ نَصْرُ اللّهِ .

منبع: http://www.rahpouyan.com/yas/miladmahdi.htm

 




موضوع مطلب :


دوشنبه 90 آذر 28 :: 8:11 عصر ::  نویسنده : محمدمهدی دهقانی

محمدی:از تراکتورسازی می‌روم/مسئولان برای جدایی‌ام پاسخ نداده‌اند

تصویر خبر

دروازه‌بان تیم فوتبال تراکتورسازی گفت: قصد دارم اگر بشود از تراکتورسازی جدا شوم.


عباس محمدی در مورد اینکه گفته می شود قصد دارد از تراکتورسازی جدا شود، عنوان کرد: هنوز جدا نشده ام اما اگر بتوانم تصمیم دارم که به تیم دیگری بروم، البته هنوز با تیم دیگری هم صحبت نکرده ام.
وی افزود: در حد مقدماتی با باشگاه صحبت کردم و هنوز هم جوابی نگرفته ام.

محمدی در پاسخ به این سوال که چرا امسال در تراکتورسازی نتوانسته تاثیر مثبت داشته باشد، عنوان کرد: وقتی سه گلر در یک تیم باشند باید یک نفر برود. من سعی خودم را انجام دادم و در بازی هایی که بودم بد کار نکردم. گاهی پیش می آید که بازیکن در یک سال نمی تواند کارآیی لازم را داشته باشد. سال گذشته با تراکتورسازی توانستیم به عنوان بهترین خط دفاع و کمترین گل خورده دست پیدا کنیم اما امسال بازی کمتری به من رسید و فوتبال حرفه ای هم همین است.

 




موضوع مطلب :


<   1   2   3   4   5   >>   >   
درباره وبلاگ

پیوندها
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 48
بازدید دیروز: 6
کل بازدیدها: 126877